ما باید از هفت سالگی ادب را برای فرزند خود شروع کنیم. و مقدمات ادب باید تا سن هفت سالگی صورت بگیرد. یعنی هم ادبیات متناسب و هم یاد دادن ادب هر دو از هفت سالگی آغاز می شود. ولی مقدمات این دو قبل از هفت سالگی است. قبل از هفت سالگی باید شما به بچه آرامش، اطمینان و محبت بی قید و شرط بدهید. او را در آغوش گرم آزادی، امنیت و آرامش قرار دهید. البته نه اینکه اگر بچه خواست به ضرر خود کاری انجام دهد باز هم ساکت باشیم. آنقدر به او آزادی بدهیم که زمانی که هفت ساله شد دیگر از این آزادی خسته شده باشد. از هفت سالگی برای او آموزش ادب را شروع کنیم. این ادب در خانه و مدرسه تفاوتی ندارد. حتی می توانیم شش ماه قبل از آغاز این دوره به او بگوییم که در آینده تو باید این کارها را انجام بدهی. یعنی یک انضباطی برای او قرار دهیم که کاملاً متفاوت با دوره ی قبل از هفت سالگی باشد. از سن هفت سالگی با کمک و مدیریت پدر و مادر مبارزه با نفس آغاز می شود. مبارزه با نفس یعنی مبارزه با دوست داشتنی ها. ما یک چیزهایی را دوست داریم برای اینکه نداشته باشیم وگرنه زندگی شکل نمی گیرد. اینها همه مقدمات بیرونی آموزش های دینی است، تا بچه این فضا را درک کند. در همین دوره ی هفت تا چهارده سال ما باید به کودک یاد بدهیم که طبق گفته ی خداوند ما انسان را در زجر آفریده ایم. این چیزی است که در طول دوره ی مدرسه و دانشگاه هیچ کس آموزش نمی بیند. اگر ما مقدمات بیرونی آموزش های دینی را داده باشیم، نباید از ورود کودک خود در سن هفت سالگی به این فضا که ممکن هم است سخت باشد، بترسیم. ادامه دارد..... ✍