پی نوشت: 1. «تَنَافَسْتُمُوه» از مادّه «مُنافسه» به معناى رقابت در بدست آوردن چيزى است که آن را نفيس مى شمرند (هر چند در واقع نفيس نباشد) و اشياى مرغوب را از اين جهت «نفيس» مى گويند، که انسان نفس خود را براى بدست آوردن آن، به زحمت مى اندازد. 2. «زُخْرُف» در اصل به معناى طلاست و به معناى زينت نيز اطلاق شده است و گاه گفته اند که در اصل به معناى زينت است و اگر به طلا «زخرف» گفته مى شود، چون يکى از وسايل زينتى است و «مزخرف» به سخنان فريبنده و به ظاهر زيبا گفته مى شود و همچنين به خانه هاى زينتى و مانند آن. 3. «زِبْرِج» آن نيز مانند «زُخرف» به معناى طلا و زينت آمده است و به هر چيزى که ظاهر زيبايى داشته باشد - هر چند در باطن بر خلاف آن باشد- نيز اطلاق شده است. 4. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد دوم، صفحه 129 به بعد. 5. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد 11، صفحه 11. 6. سند خطبه: بعضى از شارحان نهج البلاغه از كلام «ابن ابى الحديد» در اينجا چنين استفاده كرده اند كه در نزد او روايتى طولانى وجود داشته كه اميرمؤمنان على عليه السلام سخنانى را بعد از بيعت «عبدالرّحمن بن عوف» و حاضران مجلس با «عثمان» بيان فرموده است و سخنى كه در اين خطبه آمده است بخشى از آن است، امام عليه السلام در بيانات مشروح خود، فضايل و سوابق خويش را بيان فرموده، و با صراحت مى گويد: «كه براى خلافت از همه كس شايسته تر است، ولى اكنون كه مردم به غير او روى آورده اند، سكوت مى كند مشروط بر اينكه امور مسلمين بر محور صحيح، گردش كند.» (شرح نهج البلاغه علّامه خويى، جلد 5، صفحه 223).