⭕️ سیره امام علی(ع) دربرابر مخالفان سیاسی وفکری
🔻امير المؤمنين با خوارج - که آن حضرت را تکفیر می کردند- در منتهى درجه آزادى و دموكراسى رفتار كرد.
🔻او خليفه است و آنها -شهروندش-؛ هر گونه اعمال سياستى برايش مقدور بود
اما او زندانشان نكرد و شلاقشان نزد
و حتى سهميه آنان را از بيت المال قطع نكرد،
به آنها نيز همچون ساير افراد مى نگريست.
🔻اين مطلب در تاريخ زندگى على عجيب نيست.
اما چيزى كه در دنيا كمتر نمونه دارد-این بود که : -
آنها در همه جا در اظهار عقيده آزاد بودند
و حضرت خودش و اصحابش با عقيده آزاد با آنان روبرو مى شدند
و صحبت مى كردند،
طرفين استدلال مى كردند، استدلال يكديگر را جواب مى گفتند.
🔻شايد اين مقدار آزادى در دنيا بى سابقه باشد كه حكومتى با مخالفين خود تا اين درجه با دموكراسى رفتار كرده باشد.
🔻مى آمدند در مسجد و در سخنرانى و خطابه على ، پارازيت ايجاد مى كردند.
🔻روزى امير المؤمنين بر منبر بود.
مردى آمد و سؤالى كرد. على بالبديهه جواب گفت.
🔻يكى از خارجيها از بين مردم فرياد زد: «قاتَلَهُ اللَّهُ ما افْقَهَهُ»
(خدا بكشد اين را، چقدر دانشمند است!).
🔻ديگران خواستند متعرضش شوند اما على فرمود: رهايش كنيد، او به من تنها فحش داد.
🔻خارجيها-مخالفین فکری و سیاسی امام علیه السلام- در ابتدا آرام بودند
و فقط به انتقاد و بحثهاى آزاد اكتفا مى كردند.
رفتار على نيز درباره آنان همانطور بود كه گفتيم؛
يعنى به هيچ وجه مزاحم آنها نمى شد و حتى حقوق آنها را از بيت المال قطع نكرد.
🔻اما كم كم كه از توبه على(ع) مأيوس گشتند روششان را عوض كردند
و تصميم گرفتند دست به انقلاب بزنند...امنيت راهها را سلب كردند،
غارتگرى و آشوب را پيشه كردند .
مى خواستند با اين وضع دولت را تضعيف كنند و حكومت وقت را از پاى درآورند.
🔻اينجا ديگر جاى گذشت و آزاد گذاشتن نبود،
زيرا مسأله اظهار عقيده نيست
بلكه اخلال به امنيت اجتماعى و قيام مسلحانه عليه حكومت شرعى است.
🔻لذا على آنان را تعقيب كرد و در كنار نهروان با آنان رودررو قرار گرفت.
خطابه خواند و نصيحت كرد و اتمام حجت نمود.
🔻آنگاه پرچم امان را به دست ابو ايوب انصارى داد كه هركس در سايه آن قرار گرفت در امان است.
🔻از دوازده هزار نفر، هشت هزارشان برگشتند و بقيه سرسختى نشان دادند.
به سختى شكست خوردند و جز معدودى از آنان باقى نماند.
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c