بخش پنجم : ومنها 🔷واعلَموا اَنهُ لیسَمِن شیٕ اِلّا و یَکادُ صاحِبُهُ اَن یَشبَعَ منهُ ویَمُّلَهُ اِلّاَ الحیاةَ بدانید قطعا چنین است. خیلی نزدیک است که انسان از هر زیبایی دنیا سیر شده و خیلی زود خسته و ملول میشود جز حیات زندگی . زنده بودن و حب به حیات در وجود آدمی نهادینه شده و تمام انسانها حب حیات دارند. و دین هم مخالف آن نیست. مشکل سر پذیرفتن ابدیت دنیاست که یک امر اشتباه است. 🔷 فاِنَهُ لا یَجِدُ لهُ فیِ المَوتِ راحَةً چون عمری در دنیا بگونه ای زندگی کردند که پس از مرگ برای خود راحتی نمی بینند‌، برای آنان اعمالی نیست که نجات گر باشد‌، لذا ماندن در دنیا و آباد کردن دنیا را بیشتر ترجیح می دهند. 🔷واِنما ذالکَ بمنزِلةِ الحِکمةِ آلتی هیَ حیاةٌلِلقلبِ المیّت (لفظ ذالک دومعنا : ای انسان زندگی در دنیا طبق قانون الهی باشد عین حکمت است. )( معنای دوم لفظ ذالک: انسان روح آخرت طلب داشته باشد بمنزله حکمت است. ) اینکه انسان قیامت را در نظر داشته باشد فقط بفکر دنیا نباشد ،فهم این نکته انسان را حکیم میکند‌ حکیم میداند در دنیا باید توشه آخرت جمع کند. 🔷هیَ حیاةٌلِلقلبِ المیّت حکمت همان اکسیری که حیات قلب‌های مرده است.. حیات به زنده بودن نیست. حیات واقعی در گرو علم است. حیات در گرو حکمت و آگاهی به امور معنوی است.به چنین جایگاهی رسیدن ، به همان آرزو و حیات رسیدن است. 🔷وبَصَرٌ لِلعَینِ العَمیاء، وسَمعٌ لِلاُذُنِ الصَّماءِ حکمت باعث بینا شدن چشم کور میشود. و حکمت باعث شنوا شدن گوش کر میشود. 🔷ورِیٌّ لِلظَّمأنِ ، وفیهَا الغِنیٰ کلُهُ والسَّلامةُ حکمت تشنگی شدید را از بین برده سیراب می کند. ودر حکمت بی نیازی و سلامت نهفته شده است. ✅ علامه امینی (رحمة الله) : مطابق علم عمل کردن همان حکمت است. 🔷کتابُ اللهِ تُبصرونَ بهِ ،و تَنطقونَ بهِ ، و تَسمَعونَ بهِ قرآن کتابی ست که به سبب آن حقایق دیده میشود.[تبصرون به] قرآن کتابی که میتوان با آن سخن گفت ، میتواند قرآن منبع کلام باشد.[تنطقون به] میتوان با قرآن. شنوا شد.[تسمعون به] 🔷ویَنطِقُ بعضُهُ ببعضٕ ویَشهَدُ بعضُهُ علیٰ بعضٕ قرآن در بعضی موارد و نسبت به برخی مبهمات نطق میکند. آیات نصوص قرآن ، متشابهات را توضیح میدهد. و برخی آیات برخی دیگر را تاکید میکند.[یشهدُ] 🔷ولا یَختَلفُ فیِ اللهِ ولا یُخالفُ بِصاحبِهِ عنِ اللهِ سخنان قرآن موجب اختلاف در مورد خدا نمیشود. اول و آخر قرآن یک خدا را نشان میدهد. چند خدایی در این کتاب راه ندارد. اگر شخصی از هر کتاب ، خدایی استنباط میکند اشتباهات مردم است. هرگز آیات دو خدا را معرفی نمی کند.قران واسطه اتصال به خدا میشود. این مصاحبت و همراهی با قرآن صحیح نباشد اتصال برقرار نمیشود. با عقل سخن قرآن استنباط شود جدایی ندارد اما اگر با عقل نباشد تفسیر به رأی ، میل باطنی ، تحمیل سخن خود باشد ، قرآن این اتصال را با خدا هم قطع می کند. قرآن در بین شما هست ، علم و آگاهی هست ولی گمراهید، حکمت، آخرت بینی در بین شما نیست. بجای بصیرت، کوری موج میزند. https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c