"اما او هیچ التفاتی به آنچه گفتم نکرد واز حال خودش هم بیرون نیامد، از این روی هیبتی عظیم به ما دست داد. از آن جا بیرون شدیم. معتضد در انتظار ما بود، به دربان ها سفارش کرده بود که هر وقت ما رسیدیم بگذارند فوری بر او وارد شویم. در دل شب (به بغداد) رسیدیم ونزد او رفتیم. جریان را پرسید، ما هم آنچه دیده بودیم بازگو کردیم. فریاد زد: وای بر شما! آیا پیش از من کسی شما را دید؟ واین سخن را از شما شنید؟ گفتم: نه. گفت: من فرزند جدم نیستم - وسوگندهای عظیمی یاد کرد - که اگر این خبر را بشنوم همه شما را گردن نزنم. ما هم تا او زنده بود جرأت نکردیم این مطلب را به کسی بگوییم(۲۸۱).
💫🌅💫🕋💫۴- ظهور کمالات ائمه (علیهم السلام) وشؤون واخلاق آنان به وجود وظهور آن حضرت (علیه السلام)"🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🔰🔰🔰قسمت 8⃣3⃣