فصل سوم - در بیان اینکه وجود آن حضرت (علیه السلام) نور است:
این جا درباره دو مطلب سخن می گویم:
مطلب اول: این که امام (علیه السلام) نور است.
مطلب دوم: این که وجود امام عصر (عجّل الله فرجه) به طور مخصوص - نور است.
مطلب اول: چون دانسته شد که نور چیزی است که خودش ظاهر باشد وغیر خود را ظاهر کند، وتردیدی نیست که امام (علیه السلام) به حسب کمالات ودلالاتی که دارد آشکارترین وظاهرترین مخلوقات است. لذا حضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) به محمد بن مسلم - در حدیثی که در بخش اول کتاب آوردیم - چنین فرمود:... هرکس از این امت صبح کند در حالی که امام منصوب از سوی خداوند (عزّ وجلّ) ظاهر عادل نداشته باشد، گمراه سرگردان خواهد شد....
بنابراین ظهور امام (علیه السلام) به موجب کمالات ودلالات او است.
البته شاخص امام گاهی ممکن است از گروهی غایب شود وممکن است برای آن ها ظاهر گردد، ولی او در عین حال که غایب است در منتهای ظهور وآشکاری است، همان طور که امام صادق (علیه السلام) به مفضل بن عمر فرمود: هنگامی که از آن حضرت شنید که شبهه ها زیاد می شود، وپرچم های مشتبه در زمان غیبت افراشته می گردد گریه کرد - آن حضرت به او فرمود: این آفتاب را می بینی؟ عرض کرد: آری. فرمود: والله! امر ما از این آفتاب روشن تر است.
تمام این خبر ان شاء الله تعالی در بخش هشتم، در فضیلت گریستن در زمان غیبت حضرت حجت به خاطر غیبت آن حضرت (صلی الله علیه وآله وسلم) خواهد آمد.
و در کتاب کمال الدین از امیر المؤمنین (علیه السلام) مروی است که بر منبر در مسجد کوفه چنین فرمود:
بارالها! برای زمین تو، به ناچار حجتی از تو بر خلقت هست که آن ها را به سوی دین خودت راهنمایی کند، وعلمت را به آن ها بیاموزد تا دلائلت باطل نشود وپیروان آنان - پس از آن که آن ها را به وسیله او هدایت فرمودی - گمراه نگردند، آن حجت تو یا آشکار است که اطاعت نمی شود، یا مخفی است که در انتظارش به سر می برند، اگر شخص او هنگامی که مردم هدایت شده (یا در زمان صلح وآرامش) باشند از نظر آنان غایب شود علم او از آن ها مخفی نخواهد ماند، وآداب او در دل های مؤمنین ثابت ونقش بسته است وایشان به آن عمل می کنند(۵۹۲).