🎥 سخنان👆 دردناک جانبازی که ۳۸ سال است نخوابیده
❗️آنچه می شنوید فقط چکیده یکی از شب های زندگی اوست.
✅ضمناً قدر نعمت خواب را می توان با این سخنان، حس کرد.
❓ آیا ما شاکریم یا شاکی؟
🔸در روز هفتم مهرماه ۶۱، تکه سربِ گداخته و سرگردان و ریزی به سر جوانی ۱۶، ۱۷ ساله خورد و زندگیاش را زیر و رو کرد.
🔸رجب رشیدینسب، رزمندهای است که رگ خوابش را در جبهه گمکرده و نصیبش حالا، ۳۸ سال بیخوابی است.
🔸 بعلاوه؛ تنهایی عمیقِ ناشی از تفاوتش با دیگران و زندگی در ساعات طولانی و کشدار شب که هیچکس نمیتواند همراهیاش کند، گذرانِ هر شب را برایش به ماراتنی سخت تبدیل کرده است.
🔸او بیشتر شبهایش را به تنهایی در کوه و بیابان و طبیعت حوالی مشهد میگذراند تا شاید زمان برایش آسانتر و زودتر سپری شود.
🔸او در مصاحبه با فارس میگوید من که کاری نکردم، آن موقع هم اگر رفتم جبهه وظیفهام را انجام دادم و به هرچیزی هم که پیش آمده راضی هست. این جانبازی من هم حتما حکمت خدا بوده و من با این دید به قضیه نگاه میکنم که خدا من را برای این جانبازی انتخاب کرده و این اتفاق کمی نیست
🔸ما برای انقلاب و ناموس کشورمان رفتیم و الان هم همه حسرت من و بقیه رزمندههایی که با آنها در ارتباطم این است که چرا از بقیه دوستانمان جا ماندیم. چرا آنها شهید شدند و ما تنها ماندیم...
🌹میلاد علمدار کربلا و روز جانباز مبارک