🔵 ۲۷ سال از شهادت و مفقودالاثری حمیدرضا گذشته بود ، خواهرش دیگر طاقت دوری نداشت ، رفت کنار مزار همرزم برادرش شهید احمد پلارک ، او را به حضرت زهرا (س) قسم داد که خبری از برادرش حمیدرضا به او بدهد ، گفت : به حمید رضا بگو به خواب خواهرت بیا و خبری از خودت بده ... فردای آنروز خواهر خواب می بیند جمعیت زیادی در بلوار سردار جنگل تهران در حرکتند ، صدای حمیدرضا را می شنود ... خواهر ، اینها همه برای تشییع پیکر من آمده اند و به اذن خدا همه آنها را شفاعت خواهم کرد ... بعد اشاره به عابری کرد که در کنار جمعیت بود ولی توجهی به آنها و شهدای تشییع شده نداشت و گفت : حتی او را هم شفاعت خواهم کرد ... 🔴 خواهر شهید در پیگیری هایش متوجه می شود اخیرا در بوستان نهج البلاغه چند شهید گمنام دفن شده اند ‌و با انجام تست DNA متوجه می شوند که مزار شهید وسطی در یادمان شهدای گمنام بوستان نهج البلاغه متعلق به برادر شهیدش حمیدرضا ملا حسنی ست ...