یا زینب
از مقدم بنت الاسد دنیا مُعطر می شود
در بین خیل عاشقان غوغای محشر می شود
بر مومنین هر دو جهان ماه منور می شود
در آسمانها و زمین نوری ز باور میشود
خوان کرممی باشد و ما جملگی بردرگهش
هر کس که نامش می برد کامش مُعطر می شود
دخت علی و فاطمه مانند خورشید و قمر
بر هرچه گویم نام او چون مُشک و عنبر می شود
در کر بلای پُر بلا داغ برادر دیده او
در مجلس آن نا کسان مانند حیدر می شود
گیتی نمی بیند به خود مانند دُخت فاطمه
آری مثال مادرش او هم چو گوهر می شود
هر واژه می آید زبان چون نام کبری می برم
صد قُل هو اله گویمش لوح و قلم زَر می شود
هو هو و اِلا هو کنم بابش بفریادم رسد
روز حسابیآیدو بی شبهه داور می شود
سر مست شد (عاجز) از این نام مبارک تا اَبد
نامش مثال حیدر و نام پیمبر می شود