آقاجان؛ تمام این سال‌ها که درس خواندیم، دبیر ریاضی به ما نگفت که حـد غربــــــت تو، وقتی شیعیانت به گنــاه نزدیک می شوند... بی‌نهایت است! دبیر شیمی نگفت که اگر عشــق و ایمــان و معـرفـت با هم ترکیب شوند.... شرایط ظهــور تو مهیا می‌شود...! دبیر زیست نگفت که این صدای تپـش قلب نیست... صدای بی‌قـراری دل برای مهـدیـ‌سـت! دبیر فیزیک نگفت که محـور گـردش عـالـم خـال گونــه توست.. جاذبـه‌ی زمیـن به همان سمتـیـسـت که تــــو هستی...! دبیرادبیات از عشــق مجنون به لیلی، ازغیرت فرهاد نسبت به شیرین گفت... اما از عشق شیـعه به مهــدی از غیرتــش به زهــرا(س)نگفت..! دبیر تاریخ نگفت که امام‌مان امسال سال چنـدم غربتــــش است؟! نگفت غربت اهـل بیـت علـــــی(ع)از کی شروع شد و تا کی ادامه دارد... دبیر دینی فقط گفت که انتظار فرج از بهترین اعمال است اما... نگفت که انتظار فــرج یعنی گنــاه نـکنیم و یعنی گناه نــــکردن از بهتـریـن اعـمـال است... دبیر عربی به ما یاد داد که مهدی اسم خاصی است که تنوین پذیر است!اما... نگفت که مهـــدی خاص ترین اسم خــــاص است! که تمام غربت و تـنـــهایـی را پذیـرا شده است... فدای غربتت یابن‌الحسن