حضرت منجی نگر ماه محرّم سر رسید
نوبت بزم عزای زاده ی کوثر رسید
عمّه ات مضطر برای همرهی با کاروان
بهر آن داغ اسارت با چشمان تر رسید
تکه تکه می دهد جان را به پای رهبرش
موعد رفتن به میدان علی اکبر رسید
مشک بر دوشش نهاده تا بیارد جرعه آب
ساقی دشت بلا یک تن به آن لشکر رسید
کودکی گریان ز بی آبی تلظی می کند
ریزش تیر سه شعبه بر گلو اصغر رسید
قائم خون حسین گشتی بگیری انتقام
خود نگر چون تشنه لب بر تیزی حنجر رسید
همچو حرّی اشک ریزد نادم از این واقعه
روزگار درد و رنج بر شیعه ی حیدر رسید
محمود حاجی محمدی (نادم )
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#شبتون_مهدوے 🌙
💻
@montazeranemouod