💯 شیخ عباس قمی چشم به راه خیرات 🔹فرزند شیخ عباس قمی می‌گوید: وقتی‌که پدرم در نجف اشرف فوت کردند، ما چیزی نداشتیم که برای آن مرحوم احسان و اطعام بدهیم. من و برادرم قرار گذاشتیم که بعدازظهر هر پنجشنبه به‌نوبت هرکدام‌ یک‌کاسه با یک کوزه آب سرد برداریم و در صحن حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام به زوار آن حضرت آب بدهیم و ثوابش را نثار پدر کنیم تا بدین‌وسیله احسانی به پدرمان کرده باشیم. 🔸مدتی این کار را انجام دادیم تا اینکه یک شب جمعه پدرم را در خواب دیدم که به سویم می‌آید؛ ولی زبانش از دهانش آویزان است و رنگش پریده و حال پریشانی دارد، من باعجله از او استقبال کردم و جویای حالش شدم. گفت: فرزندم از تشنگی ناراحتم. عرض کردم: پدر جان الآن می‌روم و برایت آب می‌آورم. ایشان فرمود: من از آن آب کوزه صحن حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌خواهم. 🔹در این هنگام بیدار شدم. آن روز که جمعه بود برادرم را ملاقات کردم و پرسیدم دیروز به زوار آب دادی؟ گفت: متأسفانه کوتاهی کردم و آب ندادم، من خواب شب گذشته را برایش نقل کردم و او بسیار ناراحت شد. 💚 کانال ………‹🌹🍃࿐›……… ‎‌‌‌‌‌‌منــ🌴تظـــران ظـــ🌴ـهور https://eitaa.com/montazeranezohur