🔹 ... اربعین آمد، تپش‌های دلم آغاز شد از نجف تا کربلا راهی بهشتی باز شد فکرِ آنم، جا نمانم باز از این کاروان روز و شب، خواب و خیالم با حرم دمساز شد با خودم گویم به خلوت، من کجا آنجا کجا پُر‌گناهم من ولی از لطفِ حق اعجاز شد دست بر زانو زنم گویم که رُخصت یا علی دست‌هایم همچو پَر آمادهٔ پرواز شد کوله بر دوشم، علم بر دست، «یا‌زهرا» به لب می‌روم تا کربلا آن سوزِ قلبم ساز شد دل به دل، موکب به موکب، هر قدم صاحب زمان زائران را می‌نوازد، حاصلم آن ناز شد ✍️ 🏴 https://eitaa.com/montazeranzohoor_m