عَهدڪردم‌در‌عزایت‌مبتلا‌باشم،نشد اربعیـن،‌پاے‌برهنه،ڪربلا‌باشم،نشد مَحرم‌اسرارگشتم،‌مجرم‌عشقت‌شدم عهد‌ڪردم‌خاڪ‌پاے‌اولیـا‌باشـم،نشد اربعیـن زخم‌ دل‌ زینب‌ مرا‌ آزار‌ داد خواستم‌بر‌زخم‌قلب‌او‌،دوا‌باشم‌نشد