💔 خواب می‌بینم جوان آشنایی است که دور سرش ابرهای کوچک لطیف پیچیده و آستین‌هایش گشاد است. آرام، مثل وزیدن، از بلندی‌ای پایین می‌آید. با چشم، تبسم می‌کند. جوری که شنیده نشود سینه صاف می‌کنم و می‌پرسم: شما؟ مکث می‌کند و سر به زیر، جواب می‌دهد: «نماز» از وقتی بیدار شده‌ام توی گوشم اذان می‌شنوم. 🌸⃟🌼჻ᭂ࿐✰🌼🌸 @montazeranzohooremamasr