۲ - عامل دوم؛ دعوت مردم کوفه‏ عامل دیگری که ماهیت نهضت حسینی از آن نظر ماهیت عکس‌العملی است ولی عکس العمل مثبت نه منفی. مردم کوفه‌‏ تا معاویه می‌‏میرد، به خود می‌آیند، دور همدیگر جمع می‌شوند که اکنون از فرصت باید استفاده کرد، نباید گذاشت که فرصت به پسرش یزید برسد، ما حسین بن علی داریم، امام بر حقّ ما حسین بن علی است، ما الآن باید آماده باشیم و او را دعوت کنیم که به کوفه بیاید و او را کمک بدهیم و لااقل قطبی در اینجا در ابتدا به وجود آوریم، بعد هم خلافت را خلافت اسلامی بکنیم. اینجا یک دعوت است از طرف مردمی که مدعی هستند ما از سر و جان و دل آماده‌‏ایم، درختهای ما میوه داده است. مقصود از این جمله نه این است که فصل بهار است. می‌خواهد بگوید که درختهای انسانها سرسبزند و این باغِ اجتماع آماده است برای اینکه شما در آن قدم بگذارید. از طرف مردم حدود هجده هزار نامه می‌رسد که بعضی از نامه‌ها را چند نفر و بعضی دیگر را شاید صد نفر امضا کرده بودند که در مجموع شاید حدود صد هزار نفر به او نامه نوشته‌اند. اینجا عکس‌العمل امام چه باید باشد؟ حجّت بر او تمام شده است. عکس العمل، مثبت و ماهیت عملش ماهیت تعاون است؛ یعنی مسلمانانی قیام کرده‌اند، امام باید به کمک آنها بشتابد. اینجا دیگر عکس العمل امام ماهیت منفی و تقوا ندارد، ماهیت مثبت دارد. کاری از ناحیه دیگران آغاز شده است، امام حسین باید به دعوت آنها پاسخ مثبت بدهد. (2)