♦️حفظ جان قرآن به صورت اعجازی با خداست
♦️حفظ جان امام به صورت طبیعی با ماست
♦️امام تشنه لبیک ماست نه اشک ما
قرآن معجزه الهی پیامبر اسلام است، حفظ این معجزه به نحو اعجازی با خود خداست، فرمود: انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون
ما این قرآن را نازل کردیم و خودمان هم حفظش می کنیم.
هیچ کس نمی تواند سوره ای به مانند قرآن بیاورد، ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتوا بسوره من مثله... و ان لم تفعلوا و لن تفعلوا...
لن تفعلوا یعنی هرگز نمی توانید سوره ای به مانند قرآن بیاورید
پس حفظ جان قرآن از حیث زیادت و نقصان با خداست
اما حفظ جان امامی که باید در راس جامعه قرار گیرد تا با توجه به اشراف او به قرآن، مجری قرآن الهی باشد، با ماست، با مومنین است.
یعنی اگر علی ع شخصیت دوم خلقت باشی و شخصیت سوم خلقت زهرای مرضیه س هم در خانه ات باشد، اما مومنین نیایند و او را یاری نرسانند، دست بسته، برای بیعت با طاغوت او را روی زمین می کشانند و به همسر مظلومه اش سیلی می زنند و بقیه ماجرا، اما آب از آب هم تکان نمی خورد!
یعنی اگر ما یاری نرسانیم، سید جوانان اهل بهشت و چهارمین شخصیت خلقت هم که باشی، مجبور می شوی به خاطر عدم نصرت و یاری نرساندن با معاویه صلح کنی و زیر بار صلح تحمیل شده او بروی و بقیه ماجرا!
یعنی اگر ما یاری نرسانیم، خامس ال عبا هم که باشی، مجبور می شوی از مدینه به خاطر عدم بیعت با طاغوت و برای حفظ جان، به مکه، حریم الهی پناه ببری و آنجا هم در امان نباشی و وقتی نامه های کوفیان برسد، برای پناه بردن به آنها و امید به لبیک آنها برای نصرت و یاری، به کوفه عزیمت کنی!
اما با عهد شکنی کوفیان و عدم نصرت امام، و لبیک نگفتن به فریاد هل من ناصر ینصرنی و هل من معین یعیننی و هل من ذابّ یذبّ عن حرم رسول الله، دشمنان، امام را مظلومانه به شهادت می رسانند و اهل بیت را به اسارت می برند، آب از آب هم تکان نمی خورد
غصه اینجاست، همانها که به فریاد هل من ناصر ینصرنی امام لبیک نگفتند، بعد از واقعه عاشورا، هر شب جمعه با پای پیاده از کوفه به کربلا می رفتند، تا در شب زیارتی امام حسین ع، حضرت را زیارت کنند و اشک بریزند و با ناله و گریه می گفتند، یا لیتنا کنا معکم، ای کاش ما با شما بودیم
و کسی نبود به آنها بگوید:
اُف بر شما احمقهایی که روز عاشورا، امام تشنه لبیک را رها کردید و اینک آمده اید برای مظلومیتش اشک می ریزید!
اگر ما امام را یاری نرسانیم، تمام ائمه بعد از امام حسین ع را تبعید و زندان و محصور می کنند و در آخر هم به قتل می رسانند، آنوقت خداوند هم، من و شمایی که عقلمان را به کار نمی اندازیم و فقط حرف می زنیم و امام را یاری نمی رسانیم، دچار عذاب می کند و ما را از وجود آن انفاس قدسیه محروم می سازد، امام را در پس پرده غیبت می برد و اینگونه جانش را حفظ می کند، تا ما بیدار شویم و بفهمیم باید ذیل یک امام مشروع یعنی فقیه جامع الشرایط، قیام کنیم و قوی و قوی و قویتر شویم، تا توانایی بر حفظ جان امام زمان را تحصیل کنیم، آنوقت است که لیاقت حضور امام عصر را کسب می کنیم. یعنی وقتی که به فریاد هل من ناصر ینصرنی او لبیک گوییم و به انتظارشان پایان دهیم!
عزیزانم
ائمه تشنه لبیک مایند نه تشنه اشک ما
برادرانم خداوند قدرتش فوق همه قدرتهاست، اما فرمود: و اعدوا لهم ماستطتعم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم
جالب است خداوند میفرماید اینقدر قوی شوید تا دشمنان خدا و دشمنان شما از این قدرت واهمه کنند و بترسند.
عجب!
خداوند هم تشنه لبیک ماست! تا قوی شویم، تا دشمنان خدا و دشمنان ما از این قدرت بترسند!
پس اگر می خواهید، قرآنی زندگی کنیم و در این شبها داد می زنید ای کاش ما با سیدالشهدا بودیم،
همه چیز آماده است
راه تو را می خواند
بسم الله...
به جای اشک بی معرفت، خود را برای لبیک با معرفت آماده کنیم!