دستان خالی!
امام زمان علیهالسّلام در زیارت ناحیهی مقدّسه میفرمایند:
لَئِن اَخَّرتَنِي اَلدُّهُورُ وَ عاقَني عَن نَصرِکَ المَقدُور لَاَبکِينَّکَ صَباحَاً وَ مَساءَ ... فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً وَ لَاَبکَينَّ عَلَيکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً
اگر زمانه مرا تأخير انداخت و مقدّرات، مرا از ياري تو جلوگيري کرد، صبح و شب به ياد مصائب تو گريه ميکنم و از بام تا شام سرشک از ديده ميبارم و ندبه مينمايم و به جاي اشک، خون ميگريم.
هر وقت این بخش از زیارت ناحیهی مقدّسه را میخوانم،
از خودم خجالت میکشم که چرا دستانم خالی است و نمیتوانم برای مولای محنتکشیدهام که صبح و شام به یاد جدّش گریان است، کاری کنم!