┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄
•|⟦
#رمانه ⟧|•
•|
#قسـمـتدهم
•|
#عاشقانهمذهبے
•|
#بانـام_گل_یاس
رسیدیم خانم محمدے...☺️
_نزدیک قطعه ے شهدا نگہ داشت
از ماشیـݧ پیاده شد
اومد سمت مـݧ
و در ماشیـݧ و باز کرد
مـݧ انقد غرق در افکار خودم بودم کہ متوجہ نشدم
_صدام کرد
بخودم اومدم
و پیاده شدم
خم شد داخل ماشیـݧ
و گوشے و برداشت
گرفت سمت مـݧ
و گفت:
-بفرمایید ایـݧ هم از گوشیتوݧ
دستم پر بود
با یہ دستم کیف و چادرم و نگہ داشتہ بودم
با یہ دستمم گلارو 💐
_گوشے تو دستش زنگ خورد
تا اومد بده بہ من قطع شد
و عکس نصفہ ای ک ازپلاک گرفتہ بودم اومد رو صفحہ
از خجالت نمیدونستم چیکار کنم 😬
سرمو انداختم پاییـݧ
و ب سمت مزار شهدا حرکت کردم
_سجادے هم همونطور ک گوشے دستش بود اومد دنبالم
و هیچ چیزے نگفت
همینطورے داشتم میرفتم قصد داشتم برم سر قبر شهید گمنامم
اونم شونہ ب شونہ من میومد
انگار راه و بلد بود و میدونست کجا دارم میرم
_رسیدیم من نشستم
💐گلهارو گذاشتم رو قبر
سجادے هم رفت کہ آب بیاره گوشیم هنوز دستش بود
_از فرصت استفاده کردم تا رفت شروع کردم ب حرف زدݧ باشهیدم
سلام شهید جاݧ میبینے ایـݧ همون تحفہ ایہ ک سرے پیش بهت گفتم😏
کلا زندگے مارو ریختہ بهم خیلے هم عجیب غریبہ🙄
عادت داشتم باهاش بلند حرف بزنم
یہ نفر از پشت اومد سمتم
و گفت:
مـݧ عجیب و غریبم❓❓❓
سجادے بود
واااااااے دوباره گند زدے اسماء😩
از جام تکوݧ نخوردم
اصلا انگار اتفاقے نیوفتاده روی قبرو با آب شست و فاتحہ خوند
سرمو انداختہ بودم پاییـݧ
-خانم محمدے ایرادے نداره😄
بهتره امروز دیگہ حرفامونو بزنیم
تا نظر شما یکم راجب مـݧ عوض بشہ
حرفشو تایید کردم
_خوب علے سجادے هستم☺️ دانشجوے رشتہ ے برق
تو یہ شرکت مخابراطے مشغول کار هستم
و الحمدوللہ حقوقم هم خوبہ فکر میکنم بتونم....
_حرفشو قطع کردم
-ببخشید اما مـݧ منتظرم چیزهاے دیگہ اے بشنوم 😖
با تعجب سرشو آورد بالا و نگام کرد
-بلہ کاملا درست میفرمایید
دفہ ے اول تو دانشگاه دیدمتو....
#ادامه_دارد
•[ و آنچـه در ادمـه خـواهیـد خـوانـد ؛
رامیـݧ اومد سمت مـݧ دستشو آورد جلو و گفت خوشبختم
با تعجب بہ دستش نگاه کردم و .....
•[
•|
#ادامـهدارد
•|
#هـرشبساعـت21
•|
#کپےبدونذکـرمنبعممنوع
••
@MONTAZERZOHOR313313 ••
┄┅┄ 💍🍃 ┄┅┄