فلسفه سختی انسان ها 1. در درون ذات عالم ماده نوعی تضاد نهفته است. یعنی این دنیا پر از اضداد است، از طرفی خوبی وجود دارد و از طرفی بدی هم وجود دارد ، یک نفر به موفقیت و پیروزی دست پیدا می کند و دیگری شکست می خورد و امثال این مثال ها را در اطراف خود زیاد دیده ایم. بنا بر این زندگی چنین دنیایی قطعا سخت است و انسانی هم که وارد این دنیا می شود به سختی خواهد افتاد. 2. سختی ها انسان را در منازل عرفانی نگاه می دارد. رفاه غفلت آور است. رفاه بیش از حد موجب می شود انسان از خدا، از خود، از تمدن و هویت و فرهنگ غافل شود و همین موضوع بحران هویت به دنبال دارد. آیا یک دانشجوی ریاضی یا فیزیک در رفاه و خورد و خوراک و خوابیدن است که به المپیاد راه پیدا می کند یا در سختی ها؟او به انسان بیشترین محبت را دارد و بلندترین مقامات را برای او می خواهد. پیامبر (صلی الله علیه وآله) نیز با همه رنج یتیمی و آزار کفار و هجرت ساخت و در میان مردم زندگی کربنابراین فلسفه سختی ها این است که انسان در حال یقظه و بیداری بماند و از خود، جامعه، همنوعان و از همه مهم تر خدا غافل نشود و در برابر شریعت حس مسوولیت داشته باشد