خاطره یکی از اعضاء کانال دیروز ناچار شدم دوساعتی قبل از افطار به نان سنگکی مراجعه کنم. نان ها را گذاشته بودم کمی خنک شود که خانم بدحجاب هم رسید. مردد بودم که چه بگویم و چطور بگویم که ناگهان تکه نانی در دهان گذاشت. با لبخند گفتم :عزیز ماه رمضونه... گفت من قند دارم. گفتم بله میدونم حتماً عذری هست، اما در انظار عمومی درست نیست. روزه خواری در اجتماع حرام است. گفت من قند دارم الان هم گرسنه ام و اگر نخورم دیگه... خوشبختانه ماشینشان هم کنار نانوایی وحتی توی پیاده رو بود. اشاره کردم و گفتم بله حق با شماست و خداوند هم در صورت عذر افطار کردن را صلاح میداند اما در ماشین بخورید ☺ نه در خیابان. دیگه چیزی نگفت و رفت و متأسفانه برای حجابشون فرصتی دست نداد. تا بگم عزیزم، رعایت حجاب هم واجب است (و سالم و بیمار هم ندارد 😉) خانمی چادری که شاهد ماجرا بود، گفت :هیچکس رعایت نمیکنه. گفتم:تقصیر از ماست خواهر، که هیچوقت نگفتیم و تذکر ندادیم. اگر بگوییم درست میشه ان شاء الله. م. ه