البته جواب این سؤال را چند نوع بیان کردند که همه این‌ها هم با هم جمع می‌شود. یکی، آن روایتی بود که در جلسه گذشته بیان کردیم که حضرت در جواب جابر فرمودند: «إِنَّمَا سُمِّیَتِ الزَّهْرَاءَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِه فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِنُورِهَا» اصلاً به نور آن حضرت، همه آسمان‌ها و زمین روشن شد؛ لذا معلوم می‌شود از قبل تاریکی بوده و این‌ها به واسطه نور حضرت، نور گرفتند. بعد فرمودند: «وَ غَشِیَتْ أَبْصَارَ الْمَلَائِکَةِ، وَ خَرَّتِ الْمَلَائِکَةُ لِلَّهِ سَاجِدِینَ» اصلاً ناخودآگاه ملائکه با دیدن آن نور باعظمت، به سجده افتادند و سؤال کردند: «وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا، مَا هَذَا النُّورُ؟» این نور چیست؟ «فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِمْ: هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِی» خداوند فرمود: این، نوری از نورهای من است. «وَ أَسْکَنْتُهُ فِی سَمَائِی» که من آن را در آسمانم ساکن کردم. در جلسه گذشته بیان شد که این « سَمَائِی» باید با سماوات فرق کند همان‌طور که «جنّتی» با جنّات و رضوان فرق می‌کند و توضیحاتش را دادیم.