‍ 🌺[گفتگوی پیرمردی با امیرالمومنین علیه السلام]🌺 امام موسى بن جعفر عليه السلام فرمود: زمانى كه امير المؤمنين عليه السلام با يارانش، خود را براى جنگ با دشمنان آماده مى كردند، ناگهان پير مردى كه آثار سفر در چهره اش نمايان بود وارد شد و گفت: امير المؤمنين كجاست؟ ياران گفتند: اينجاست. پير مرد سلام كرد و گفت: من پيرى سالخورده ام، از ناحيه شام آمده ام، و از فضايل شما چيزهاى زيادى شنيده ام، از آموخته هايت به من بياموز. حضرت فرمود: كسى كه دو روز از ايام زندگيش يكسان باشد، مغبون است.🌹 كسى كه تمام خواسته اش دنيا باشد، هنگام فراق آن (مرگ) حسرتش فراوان مى شود.🌹 و كسى كه فردايش بدتر از ديروزش باشد محروم است. 🌹 و كسى كه چون دنيايش سالم باشد، از آخرتش نترسد و بدان بى اعتنا باشد، هلاك شونده است.... 🌹 اى پير مرد! براى مردم، همان بپسند كه براى خودت مى پسندى. و به گونه اى با مردم، بر خورد كن كه دوست دارى با تو برخورد كنند....🌹 در اين حال، زيد بن صوحان عبدى سؤالاتى پرسيد. از جمله اينكه: گفت: يا امير! كدام عمل برتر است؟ فرمود: تقوا. 🌹 گفت: كدام معاش، براى آدمى بدتر است؟ فرمود: آن كه معصيت خدا را براى تو بيارايد. 🌹 گفت: چه كسى از مردمان راستگوتر است؟ فرمود: كسى كه در موارد سخت هم راست بگويد...🌹 آنگاه امير المؤمنين عليه السلام خطاب به آن پير مرد فرمود: اى پير مرد! خداوند عزّ و جلّ خلقى آفريد، و چون به آنها نظر داشت، دنيا را برايشان تنگ ساخت، از اين رو آنان نسبت به دنيا و متاع آن بى رغبت شدند. و به دار السلام- كه آنان را دعوت كرده بود- راغب گشتند. بر سختى معيشت و وضع ناگوار صبر كردند. جانهايشان را در راه طلب خشنودى خدا بذل كردند و پايان اعمال ايشان شهادت بود. 🌹 اين بزرگواران مى دانستند كه راه گذشتگان و آيندگان همگى مرگ است، پس براى آخرتشان توشه اى غير از طلا و نقره آماده ساختند، و حبّ و بغض خود را در راه رضاى خدا بذل كردند. ايشان چراغهاى هدايت و اهل نعمت در سراى آخرتند. پير مرد گفت: يا امير! من كجا بروم، در حالى كه بهشت را با تو و اهل تو مى بينم؟ مرا به نيرويى مجهز كن كه بر ضد دشمنت به كار بندم. امير المؤمنين عليه السلام اسبى و سلاحى به او داد. پير روشن ضمير، روانه ميدان كارزار شد و دليرانه شمشير زد. حضرت امير سلام اللَّه عليه از پيكار اين پيرمرد در شگفت بود. چون كار جنگ شدت گرفت، به قلب سپاه دشمن حمله برد، تا اينكه به شهادت رسيد. يكى از ياران امیرالمومنین عليه السلام در پى او روان شد، و ديد كه پيكر پاكش به خاك و خون آغشته است. بعد از اتمام جنگ، حضرت بر او نماز گزارد و فرمود: به خدا قسم، اين همان سعادت واقعى است. و اين همان سعادتمند حقيقى است. 🌹( گزيده من لا يحضره الفقيه، ج ۲، ص: ۱۵) @montazeranmahbob