°•|
#دلنوشته💔
خوشا آنانکه با عزت ز گیتی
بساط خویش برچیدند و رفتند
خوشا آنانکه در این عرصه خاک
چو خورشیدی درخشیدند و رفتند
دختری 17 ساله هستم تا حدی زندگیم به سمت تباهی و تاریکی کشیده شده بود انگیزه و امید از وجودم رفته بود در گناه غرق شده بودم😔نسبت به هیچ شهیدی چنین حس قشنگی نداشتم از عکس هر شهیدی به سادگی میگذشتم اما با دیدن لبخند زیبا و چشمان معصوم عباس جان دلم لرزید اورا جستجو کردم بعد از چن روز به خودم اومدم و دیدم غرق در زندگی او شدم تمام یاد داشت ها عکس ها و فیلم های عباس رو بارها و بارها مرور میکردم آرامش عجیبی به من میداد از گناه خیلی دور شدم حقیقتش ایشون رو ناظر بر کارهای خودم میبینم و از گناه کردن خجالت میکشم .
عباس جان من برادر ندارم اما خوشحالم در نجواهایم تورا بردار خطاب میکنم
نام تورا فرشته میگذارم .چون روحی بزرگ داری و پاک و معصومی و...
به خداوندی خدا نمیدانم برای وصفت از چه کلماتی استفاده کنم
عباس جان شفاعت مارا بکن😔دلم خیلی پره .خدا شاهد است با چشم گریان مینویسم
آرزوی من این روز ها سه چیز است 1 آنقدر گناهانم بریزند
تا روم بشه ازت بخوام به خوابم بیایی 2 سرم رو روی مزارت بزارم و بگریم 3 به سوریه بروم و مانند تو قهرمانانه بجنگم و شهید شم
عباس جان داداش خوبم فرشته من الگوی من دستم را رها نکن❤️💔
j๑ïท➺
https://eitaa.com/joinchat/369033253C2869a4cf50