🇮🇷°•|
#خاطرات_الشهدا |•°🇮🇷
پیش از اعزام سه چهار ساعتی در فرودگاه بودیم. با هم میگفتیم و میخندیدیم. عباس هم بسیار شوخی میکرد. چهره دوستداشتنی و نشاط خاصش او را از دیگران متمایز میکرد.😇☘
بچههای فرودگاه که میدانستند این پروازِ اعزام مدافعان حرم به دمشق است به ما میگفتند: «مراقب این جوان باشید!»‼️
شهادت به چهره عباس میآمد. پس از رسیدن به محل اسکان در دمشق و پیش از تقسیم برای اعزام به حلب هم بچههای سوریه به ما میگفتند: «مراقب این جوان باشید؛ شهید میشود!»🙂💔
به محل اسکانمان در حلب هم که رسیدیم با بچههایی که آنجا بودند احوالپرسی کردیم.🤝
سر شوخی باز شد و گفتیم: «به کدوممون میخوره که شهید بشیم؟» دو تا از بچه ها را نام بردند که یکیشان عباس بود. آنها هم میگفتند: «مراقب عباس باشید، به شماها نمیآید که شهید بشوید!»☹️🚶🏻♂
از بین این همه آدم، حتی یک نفر محض رضای خدا نگفت که ممکن است تو هم شهید شوی! همه به عباس اشاره میکردند.🤔
ما هم همین احساس را داشتیم. حرکات، رفتار و چهرهاش به شهدا شباهت داشت و اگر خیلی با او رفیق میشدی میدیدی که اخلاقش هم شبیه شهداست.♥️✌️🏻
🔖امیر قرالو_همرزم شهید
〖
@Daneshgar_ir 〗