🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜
📕
جمله حکیمانه یک مورچه به پیامبر خدا
🔸روزی حضرت سلیمان علیه السّلام با لشکریان خود از جنّ و انس با تمام شوکت حرکت می کرد تا به بیابان مورچگان رسیدند، در آنجا مورچه ای به همنوعان خود گفت:
🔻 «حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِی النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا یَحْطِمَنَّكُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ؛ تا آن گاه كه به وادى مورچگان رسیدند. مورچها [به زبان خویش] گفت: «اى مورچگان، به خانه هایتان داخل شوید، مبادا سلیمان و سپاهیانش- ندیده و ندانسته- شما را پایمال كنند.»( سوره نمل، آیه 18)
▪️باد صدای مورچه 🐜 را به گوش سلیمان رسانید، در آن هنگام حضرت سلیمان علیه السّلام در فضا عبور می کرد و باد او را حمل می نمود.
همان جا حضرت سلیمان علیه السّلام توقف کرد و به باد گفت: «مورچه 🐜 را نزد من بیاور.» باد مورچه را نزد سلیمان آورد.
🔶سلیمان به او گفت: «ای مورچه 🐜! آیا نمی دانی که من ، پیامبر خدا هستم و به احدی ظلم نمی کنم؟»
🐜مورچه گفت: «آری، می دانم.»
🔷سلیمان گفت: «پس چرا مورچگان را از ظلم من ترساندی؟»
🐜مورچه گفت: «ترسیدم به شوکت و عظمت تو و سپاه تو بنگرند و فریفته ی دنیا شوند و از یاد خدا دور گردند ...»
🐜سپس مورچه گفت: «آیا می دانی چرا خداوند در میان مخلوقات، باد را (بیشتر) تحت تسخیر تو قرار داده است؟»
🛑 سلیمان گفت: «نه، نمی دانم.»
مورچه گفت: «خداوند می خواست به تو بفهماند که اگر بر همه ی جهان مسخّر گردی، همه ی جهان مانند آن باد است که سست بنیاد و زوال پذیر می باشد.»
♦️در این هنگام سلیمان از سخن (دقیق و عبرت انگیز) مورچه خندید.(آیه 19) «سلیمان از شنیدن این سخن مورچه تبسم كرد و خندید» (فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا)
بر همین اساس است که خواجوی کرمانی می گوید:
♦️
پیش صاحب نظران ملک سلیمان باد است
♦️بلکه آن است سلیمان که زملک آزاد است
🔸اینکه گویند که بر آب نهاد است جهان
🔸مشنو ای خواجه! که بنیاد جهان بر باد است
📚 منابع:
داستان هایی از یاد خدا، ص16-17
سایت آل البیت /پرسمان قرآن / بخش قرآن تبیان
#موعظه
#دنیا
#آخرت
#داستان_انبیاء
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
@membariha 👈 داستان منبر 🎲
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━