مروارید های خاکی
می گفت: تو یه گودال شهید پیدا کردیم هر چی خاک بیرون میریختیم انگار دوباره بر می گشت و تمومی نداشت.. اذان شد گفتیم بریم فردا برگردیم شب خواب جوونی رو دیدم گفت:
دوست دارم گمنام بمونم، بیلت رو بردار و ببر...
🥀
@morvaridkhaky