🔰 ماجرای ملی شدن نفت و غیرملی سازی آن ⭕️ آمریکا پس از کودتای ۲۸ مرداد چگونه توانست بر نفت ایران مسلط شود؟ 🔺 ✍ مریم انصاری ٢٩ مهرماه ١٣٣٣، روزی است که در آن یک قرارداد مهم و سرنوشت‌ساز نفتی در مجلس شورای ملی ایران به تصویب رسید. هرچند برای همگان واضح است که تاریخ معاصر ایران با نفت گره خورده است، اما دنبال کردن ماجرای نفت در ایران تا رسیدن به این تاریخ و تصویب کنسرسیوم، نیازمند دانستن سابقه قراردادهای نفتی ایران، ملی شدن صنعت نفت، کودتای ٢٨ مرداد و در نهایت رسیدن به تصویری از وابستگی ایران در عصر پهلوی است؛ وابستگی که از اقتصاد و نفت آغاز شد اما پیامدهای تاریخی و سیاسی داشت. وابستگی که می‌توان گفت به خاطر تاثیر همه‌جانبه‌اش در تمام شئون مادی و معنوی زندگی ایرانیان و کشیده شدن دامنه‌اش به بحث‌های اجتماعی و فرهنگی، مهمترین عامل شوریدن مردم و وقوع انقلاب اسلامی در سال ۵٧ بود. اعتراض به این وابستگی و تحقیر ملی یک بار در دهه ٢٠ شمسی به خاطر تجارب تلخ اشغال در دو جنگ جهانی و قحطی‌ها و تماشای تاراج منابع مملکت به دست انگلیسی‌ها به اوج خود رسیده بود و ملتی که می‌دید در تمام مناطق نفت‌خیز و ادارات شرکت نفت کمتر از ٣٠ نفر کارمند عالی رتبه ایرانی وجود دارد، به دنبال راهی برای قطع دست بیگانگان رفت. بنابراین صنعت نفت با تلاش‌های فراوان ملی شد تا نخستین گام برای بومی‌کردن این صنعت برداشته شود. اما شوربختانه کودتای آمریکایی-انگلیسی ٢٨ مرداد ١٣٣٢ نگذاشت ایران دمی در هوای آزادی نفس بکشد و پس از کودتا، دولت زاهدی قرارداد نفتی را با مجموعه‌ای از شرکت‌های نفتی بین‌المللی امضا کرد و تیر خلاصی بر آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی ایرانی زد. این قرارداد که به "قرارداد کنسرسیوم" معروف است، خط بطلانی بر نهضت ملی کردن صنعت نفت و عقب‌گردی به دوران قبل از ملی شدن بود، با این تفاوت که این بار میهمانان سر سفره نفت ایران بیشتر و حریص‌تر شده بودند. عجیب آنکه قرارداد کنسرسیوم در حالی در ٢٩ مهر ١٣٣٣ در مجلس تصویب می‌شود که فارغ از تهدید استقلال و آزادی کشور، متن قانون را زیر پا می‌گذارد. قانون ملّی شدن صنعت نفت (٢٩ اسفند ١٣٢٩) می‌گوید: «به نام سعادت ملّت ایران، کلیه عملیات اکتشاف، استخراج و تصفیه و بهره‌برداری نفت در سراسر کشور باید کاملاً در دست ایرانی‌ها و دولت ایران قرار گیرد». اما قرارداد کنسرسیوم تنها چهار سال بعد بسیاری از هدف‌های ملّی شدن نفت را زیر پا می‌گذارد و شرکت‌های نفتی با این استدلال که نمی‌توانند امتیازی بیش از آنچه به دیگر کشورهای تولیدکننده نفت داده‌اند به ایران بدهند از قبول بسیاری از تقاضاهای به حق ایران خودداری می‌کنند. نمایندگان کنسرسیوم نه تنها نمی‌گذارند که ایران شریک شود و نه تنها درصدی از نفت صادراتی را برای فروش مستقیم در اختیار ایران نمی‌گذارند، بلکه ایران را وادار می‌کنند غرامت این ملی کردن صوری و ظاهری صنعت نفت را به بریتیش پترولیوم بپردازد. هدف از ملی شدن صنعت نفت این بود که منافع ملی به جیب بیگانه ریخته نشود و موسسات اقتصادی واقع در خاک ایران ایرانی باشند و کارشناس تربیت کنند و ارز حاصل از نفت از مملکت خارج نشود. اما قرارداد کنسرسیوم در تضاد کامل و آشکار با قانون ملی شدن صنعت نفت، دقیقا به عکس عمل می‌کرد و نمونه کامل یک حرکت استعماری بود. 🔻ادامه دارد... ➕ به بپیوندید👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2843017216C4b1711eae7 🌺🍃 🍃