😱
کسب رتبه های ۱۱۷ و ۱۱۹ در بین ۱۳۳ کشور جهان در دو شاخص جذب و انتشار دانش/ تقریبا از آخر، اول شدیم
خسته نباشید خدمت وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی با این نحوه برنامه ریزی هایشان. واقعا که کشور را روسفید کردید!!!
در سخنرانی عضو هیات علمی دانشگاه تهران مطرح شد:
🔹 در مرور کلی بر آموزش عالی ایران، در بحث ساختار، به وجود متولیان مختلف (شورای انقلاب فرهنگی، وزارت علوم، و معاونت علمی و فناوری)؛ عدم استقلال دانشگاه در مدیریت منابع انسانی، عدم استقلال در مدیریت منابع مالی، و عدم استقلال در گزینش دانشجو و استاد اشاره شد. در موضوع آموزش، ضمن مقایسه با کشورهای اروپایی و رقبای منطقه ای بر
بالابودن نرخ ناخالص ثبت نام، بالابودن تعداد مراکز آموزش عالی، و نسبت بالای دانشجو به استاد اشاره رفت.
🔹
روند افزایشی نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی از کل بیکاران طی بیست سال گذشته (۴۳٪ در سال ۱۴۰۰)، توزیع نابرابر ظرفیتها و تأثیر آن بر آموزش عالی، نرخ بالای مهاجرت به خارج و نرخ بالای ماندگاری در خارج پس از فراغت از تحصیل (از ۱۰٪ در سال ۱۳۵۸ به بیش از چند ده برابر در سال ۱۳۹۹) از نگرانیهای دیگر آموزش عالی ایران شمرده شد.
🔹 از نظر تعاملات علمی آموزش عالی کشور با جهان چون عمده ی تعاملات محدود به پذیرش دانشجویان از چند کشور همسایه همچون عراق، افغانستان، سوریه و پاکستان است و از سوی دیگر استفاده از فرصت های مطالعاتی در چند ساله ی اخیر به حداقل رسیده است، نمیتوان در تراز جهانی از این تعاملات بهره برداری کرد.
🔹 در مولفه پژوهش، در زمینهی شاخص تولید دانش (به معنای تولید مقالت علمی) از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ رتبهی ایران ۱۲ پله بهبود یافته و در میان ۱۳۳ کشور مورد بررسی از رتبه ی ۲۶ به رتبه ی ۱۵ رسیدهایم. اما در دو شاخص جذب و انتشار دانش در بین ۱۳۳ کشور مورد بررسی به ترتیب در رتبه های ۱۱۷ و ۱۱۹ هستیم.
این موضوع بیانگر آن است که تولیدات علمی یا بنیادی هستند که لاجرم کاربردی و معطوف به صنعت و مسائل جامعه نیستند یا برنامه ای برای تبدیل این پژوهش ها به کاربرد وجود ندارد.
😯 در عرضه محوربودن پژوهش همین بس که
در پایاننامهها و رساله های دانشگاهی در سال ۱۳۹۹ از میان بالغ بر ۳۸ هزار پایاننامه و رساله ی دکتری فقط ۱.۸٪ آنها (۷۳۱ مورد) برحسب تقاضای کشور بوده است.
🔹 سهم اندک هزینه کرد تحقیق و توسعه ی کشور از تولیدناخالص داخلی در مقایسه با سایر کشورها قابل توجه است (۰.۸۸٪ در ایران در مقابل ۴.۳٪ در کره ی جنوبی) و در عمل سهمی کمتر از ۰.۵٪ برای بودجهی پژوهشی دانشگاهها از تولید ناخالص اختصاص داده می شود.
🔹 در موضوع خصوصی سازی، بر مبنای آمار رسمی مؤسسه ی پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، روند تحصیلات رایگان و شهریه ای در ایران جای انتقاد و البته تحلیل دارد و
کاهش تعداد دانشجویان رایگان (به نفع دانشجویان شهریه پرداز) که از سال ۱۳۸۰ به بعد استمرار داشته است خلاف اصل ۳۰ قانون اساسی می باشد.
✍️ بر گرفته و بازنویسی شده از سخنان دکتر ابوالقاسم مهدوی
عضو هیئت علمی دانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهران
پی نوشت ذره بین را در پست بعدی بخوانید
ذره بین 🇮🇷
@zarrehbin🇮🇷