📕 پرسش5⃣7⃣0⃣1⃣ _ 🔹سلام...اول از همه بابت کمکتون تشکر میکنم... زمستان سال ۹۶ دی ماه بود که به خاطر گذروندن درس خارج از دانشگاه به شهر دیگه ای رفتم و با پیدا کردن استاد خصوصی درس هام و با ایشون میگذروندم ...که ایشون هم از هیچ کمکی دریغ نمیکردن و بیشتر وقتشون رو در اختیار بنده گذاشته بودن... 🔸با گذشت دو سه هفته ایشون محرمیت رو عنوان کردن با این مضمون که فقط میخوان از شر شیطان نفسشون در امان باشن والا من مثل خواهرشون هستم و هیچ نظری به من ندارن... هر چند که من قبول نکردم و تصمیم گرفتم که دیگه کلاس نرم و جواب تماس های ایشون رو هم نمیدادم اما با اصرارهای فروان ایشون و ناراحتیشون و اظهار پشیمونی من دوباره کلاس هام رو از سر گرفتم که باز دوباره همون داستان ... 🔹اما برای بار سوم که من رفتم پیشنهادشون رو نا خواسته و بدون فکر قبول کردم....و به ایشون اعتماد کردم....😔 اما چند وقتی نگذشت که ایشون با دادن پیام های آنچنانی و نشون دادن علاقشون کم کم سعی کردن که بهم نزدیک بشن و هیچ جواب منطقی در برار سوالات بنده نمیدادن و با تمام مقاومت هایی که کردم و قهر ها و گریه ها و ...😔 🔸این رابطه با گذشت یکماه شکل گرفت و بعد از ۳ ماه بنده به شدت به ایشون وابسته شدم... هر چند که به خاطر مشکلاتی که برام پیش اومد و من دیگه نتونستم کلاس ها رو ادامه بدم اما این رابطه به اصطلاح عاشقانه احمقانه تلفنی ادامه داشت و گاها ما فقط به خاطر برقراری ارتباط هم دیگ رو میدیدیم... 🔹اما این محرمیت و اعتماد اشتباه من فقط به خاطر کلاس هایی بود که اصرار داشتم برگذار بشه که بعد از بر قراری ارتباط دیگه هیچ کلاسی تشکیل نشد که هیچ ایشون هم دیگه حتی حاظر نبودن دقیقه ای رو برای درس دادن به من اختصاص بدن....😔😔و میگفتن که اینقد سرشون شلوغه که دیگه وقتی برای من ندارن...😔😔 🔸من غیر حضوری تو خونه مشغول درس خوندن شدم و علاقه وابستگی هم بیشتر بیشتر میشد و به دنبال این اعتمادها و وابستگی ها ایشون کم کم از من دوری میکردن و فقط برا خاطر رابطه اظهار دلتنگی میکردن ...البته من همیشه در طول این ارتباط عذاب وجدان و احساس حقارت و شکست و از دست دادن اعتماد به نفس و داشتم... تا اینکه بعد از گذشت یکسال تصمیم گرفتیم این محرمیت رو تموم کنیم... 🔹اما مشکلات اساسی من از بعد از جدایی شروع شد.... کمبود اعتماد به نفس و دلتنگی هایی که داشتم و حس تنفر و عشقی که داشتم و گریه های دائمی هرشبم که باعث ضعیف شدن و خشکی چشمام شد... عذاب وجدان و تنهایی و فشار های روحی روانی و جنسی که همه اینها باعث شد به دیدن فیلم های پورن رو بیارم و ...😔🙈😭😭😭 و حس بدبینی من نسبت به مردها و مقایسه اون آقا با خواستگارهایی که برام میان... 🔸حالا من وابستگیم کمتر شده تو این چند ماه که از جداییمون گذشته چندین بار ایشون دوباره درخواست کردن که ارتباط برقرار بشه که من قبول نکردم ولی من راهی رو رفتم که یک عمر پشیمونی رو بهمراه داره... من تا قبل از اون آقا با هیچ مردی در ارتباط نبودم و همیشه سرم تو درس و کتاب بوده...تا بعد از ایشون هم با هیچ احدی ارتباط نگرفتم... من از نظر زیبای و فن بیان ، ارتباط عمومی و خانواده و تحصیلات هیچی کم ندارم... 🔹اما متاسفانه زود باور و ساده ام و حالا نمیدونم باید چیکار کنم....من هنوز هم به ایشون فکر میکنم و نمیتونم خاطراتی رو که باهم داشتیم رو از یاد ببرم....درمانده شدم.... در حال حاظر روزهام رو با درس و کلاس پر میکنم.... ببخشید از اینکه طولانی شد... ممنون __ 🏠 🆔 @onlinmoshavereh ⬅️ Join