سوال497
سلام خسته نباشین دختریم 23 ساله با پسری که 28 سالشه رابطه دوستی دارم خیلی همو میخوایم ولی چون قبلا یه ازدواج نا موفق داشته و الان نامزد قبلیش برگشته و پشیمونه خودش اصلا راضی نیستو نمیخواد ولی خانوادش اصرار دارن که برگرده و بهش میگن که اگه برنگردی دیگه به هیچ وجه از هیچ لحاظ حمایتش نمیکنن و چون بیکاره خیلی تو فشاره هر روز با خانوادش تو جنگ و دعواعه و این شرایط و ترس از ایندش که شاید نتونه سرمایه و پشتیبانی برای ازدواج دوباره داشته باشه باعث شده که ازم دورشه ولی ازم نمیخواد که تنهاش بذارم و نمیدونم الان چیکار کنم چجوری باهاش ابراز همدردی کنم که بتونم کمکش کنم
خیلی تو داره در مورد مشکلاتشم اصلا باهام صحبت نمیکنه تاقبل اینکه این اتفاقا بیوفته خیلی خیلی باهم خوب بودیم اصلا مشکلی نداشتیم و میگفت مشکل کارمه که اگه حل شه ازدواج میکنیم ولی از وقتی سر کله این دختره پیدا شده و از طرف خانوادش خیلی تحت فشاره و اذیت میشه میگه خیلی دوست دارم ولی اینده ای ندارم پیشم باش تنهام نذار ولی به عنوان دوست منم نمیتونم قبول کنم این مسئلرو از یطرفم نمیتونیم از هم جدا شیم حتی خودشم نمیخواد که تنهاش بذارم و جدا شیم و من نمیخوام تو این شرایط تنهاش بذارم ممنون میشم اگه کمکم کنین
پاسخ ما👇
سرکارخانم
#شمس مشاورخانواده
باسلام
خدمت خواهر خوبم عرض کنم که رابطه حرام هیچ خیری درش نیست خصوصا از این نوعش خودت میدونی که در امر ازدواج نظر خانواده مهم هستش واگه خانواده مخالف ازدواجی باشند نمیذارند که به سرانجام برسه پس بهتره که عمر وجوانی خودت رو هدر ندی وبازیچه نباشی شما هنوز خیلز جوونی و اول راهی وفرصت برای ازدواج هم بسیار است وانشاالله همسری شایسته نصیبت میشه پس لطفا خودت رو هدر نده ایشون قرار با نامزدش رجوع کنه توهم علاف خودش کنه واین اصلا به صلاح نیست پس قدر خودت رو بدون گلم وعلاف کسی نشو
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺