سوال856 سلام من دختری ۲۲ ساله هستم اهل یکی از روستاهای کرمانشاه من از سن ۱۶ سالگی با ی پسری تو روستامون بودم خیلیم بهم علاقه مندیم ولی چون کینه ی طایفه ای وخون ریزی شده بین طایفه هامون خانوادهامون ب مرگمون راضی بشن ب ازدواجمون نمیشن ومتاسفانه هیچ راهی نداره هانوادهامونم پرجمعیتن وهردو فرزند ته تغاری خانواده ایم وهمه خانواده اظهار نظر میکنن من خواستگارای زیادی رو بخاطر ایشون رد کردم اما واقعا دیگه خستم چون محیط روستا جوریه که حرف درمیارن اگه ازدواج نکنم از ی طرفم راظیم بمیرم اما با کسی دیگه ازدواج نکنم پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاور خانواده سلام خانمی ببین ازدواج بزرگترین تصمیمی که هرکس توی زندگیش میگیره و وای به کسی که ببازه معمولا عشق دوره نوجوانی خیلی از روی عقل و منطق نیست و بیشتر دستخوش احساسات دوره نوجوانی است که اگه واقعا عاقلانه بهش فکر کنیم میبینیم که کلی درش ایراد و اشکال هست که اگه درست نشه کلی خدا رو شکر میکنیم که بهتر که نشد میدونی که ازدواج وصلت دو شخص خاص نیست بلکه وصلت دو طائف با هم هست پس باید کاملا عاقلانه وبا دقت تمام انجام بشه که آدمی متضرر نشه عزیزم خانم فرصتش کمه وباید سریع تصمیم بگیره تا فرصت فرزند آوری رو از دست نده و حتی فرصت انتخاب خوب رو از دست نده میدونی اگه هی رد کنی و این اختلاف هم بر طرف نشه بازنده اصلی تو هستی و اخرش مجبوری به پیرمردی ،نیمه مردی، چیزی بگی بله😜 پس فرصت سوزی نکن وبه یکی از بهترین خواستگارهای خودت عاقلانه بگو بله وعاشقانه زندگی کن و عمر و جوانی وزیبایی خودت رو بیخودی هدر نده بیخودی علاف نباش در آخر دعا میکنم که این اختلاف به زودی بر طرف بشه و دشمنی وجود نداشته باشه با آرزوی خوشبختی شما @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺