پرسش 1⃣5⃣5⃣
#ازدواج
سلام وقت تون بخیر
دختری ۲۳ ساله هستم که به رابطه محرم و نامحرم اهمیت می دهم اما تقریبا ۸سال پیش بود که پسری وارد زندگی ام شد من اصلا به ایشون محل نمی دادم و از اینکه هرجا می رفتم و او را می دیدم ناراحت می شدم و به خودم می گفتم اگر من رو دوست داره باید به خواستگاری من بیاد .اما بعد از گذشت چند سال از زندگیم رفت....ولی دوباره میومد و دوباره می رفت و اینگونه شد که من از ایشون کینه به دل گرفتم و سال ۹۷ بود که دختر عمه اش رو در مغازه ای دیدم و به خانواده اش متلک و تیکه گفتم.
از اون روز به بعد اون پسر هم ناراحت شد و برام نقشه می کشید از عکس های واتساپش فهمیدم و بعد هم یکی از همکلاسی های دوره ی دبیرستان که وضع مالی خوبی نداشت رو جاسوس من قرار داده بود.من هر حرفی به این دوستم می زدم بعدش پسر عموی ایشون عکس واتساپ متناسب با حرفام می گذاشت.ولی من باز هم به دوستیم با دختر ادامه می دادم نمی دونم چرا؟تا اینکه در یک گروه فهمیدم پسر شماره من رو هم داره.اون روز حالم خیلییی بد شد.چرا خانواده ای که از مذهب و امام حسین دم می زنند باید این گونه رفتاری داشته باشند.حس می کنم خانواده ایشون هم از ماجرا باخبر هستند.
بالاخره من طاقت نیاوردم و دوستیم رو با دوست دوران دبیرستانم تمام کردم بدون اینکه چیزی بهش بگم.و گوشیم و سیم کارتم رو عوض کردم.
از تمام این حرفا هیچ کس خبر نداره حتی خونواده ام.فقط از خدا خواستم قضاوت کند و حق من رو بدهد ولی نفرین نکردم! شاید هم این کار رو کردم! از خداوند خواستم تا نامزدی برام بیاد که خوب باشه نه اینکه مثل ایشون بد باشه.
اما الان نامزدی دارم که هم اسم ایشون هم سن از نظر خانواده هم مثل ایشون.
اما اخلاق خوبی نداره و بی احساس هست وفقط دنبال هوسش.و قبل از اومدن خواستگاری من جواب رد شنیده از دختر دیگه.و من همیشه حس می کنم تو فکر همون دختر قبلی هست.چندین بار دیدم گریه کرد ازش می پرسم چرا جواب درستی نمیده.
واقعا خیلی ناراحتم این عدالت و قضاوت خداوند بود.چرا کمکم نمی کند؟!
✅ پاسخ را بخوانید🔻🔺
https://eitaa.com/moshaveronlin