فرمان شوم شمر
قالَ:
وَ صاحَ شِمرٌ بِأَصحابِهِ : ما تَنتَظِرُونَ بِالرََّجُلِ؟
قالَ :
وَ حَمَلُوا عَلَيهِ مِن كُلِّ جانِبٍ فَضَرَبَهُ زَرعَهُ بنُ شَريكٍ عَلى كَتِفِهِ اليُسرى، وَ ضَرَبَ الحُسَينُ عليه السَّلام زَرعَهَ فَصَرَعَهُ .
وَ ضَرَبَهُ آخَرُ عَلى عاتِقِهِ المُقَدَّسِ بِالسَّيفِ ضَربَهً كَبا عليه السَّلام بِها لِوَجهِهِ
وَ كانَ قَد أَعیی وَ جَعَلَ يَنُوءُ وَ يَكُبُّ.
راوی گفت:
شمر خطاب به لشکر خویش فریاد برآورد: چرا منتظر ایستاده اید و کار حسین را تمام نمی کنید؟!
راوی گفت:
هنگامی که شمر فرمان حمله و کشتن امام را صادر کرد، تمامی لشکر به امام هجوم برده و حمله کردند، ابتدا زرعه بن شریک با شمشیر بر کتف چپ امام زد، امام نیز با شمشیر خود، زرعه را از پای در آورد.
شخص دیگری جلو آمد و با ضربه شمشیر بر دوش مبارک آن امام زد، شدت ضربه به حدی بود که امام با صورت بر زمین افتاد.
خيلى ناتوان شده بود به زحمت ، بلند مى شد و باز ، به رو ، بر زمين مى افتاد .
#ظهرعاشورا