🩸 حضرت
#امیرالمومنین صلواتالله علیه
🩸
#ضربت_خوردن |
#شهادت
🥀 روایت است که شامگاه هجدهم ماه رمضان در هنگامهٔ نماز، رنگ رخسار امیرالمؤمنین علیهالسّلام تغییر کرد و این در حالی بود، که مهمان دختر زینب و یا امکلثوم سلامالله علیهما میبود.
🥀 پس جناب امکلثوم سلامالله علیها از حال حضرت جویا شدند؟!
🥀 و حضرت در پاسخ فرمودند: «همانا این آخرین ساعات زندگانی من است و اگر امشب را به صبح برسانم، کشته خواهم شد»
🥀 شب نوزدهم به پایان رسید، امام، رفته رفته آماده رفتن به مسجد برای اقامه نماز شدند. هنگامی خروج حضرت از درب منزل، مرغابیها راه را بر امام بستند، تا امام به مسجد نرود. و قلّاب در به شال و کمربند ایشان گیر کرد.
🥀 اما امام کمربند خویش را محکم کرد و راهی مسجد شد.
🥀 حضرت پس از ورود به مسجد کوفه، در تاریکی چند رکعت نماز خوانده و مشغول تعقیبات نماز شدند. پس از آن به پشت بام مسجد ندای اذان سر دادند و خفتگان در مسجد را بیدار نمودند. سپس آرام آرام نزدیک محراب شده و با حضور قلب مشغول نماز شدند.
🥀 ابن ملجم لعین تصمیم گرفته بود تا آن حضرت را به هنگام برخاستن از رکوع و یا سر برداشتن از سجده هدف گیرد. به همین جهت پس از آغاز نماز برخاست و به سرعت خود را کنار ستونی که امام در کنار آن به نماز ایستاده بود رساند تا در فرصت مناسب به سهمگینترین جنایت تاریخ بشری دست یابد.
🥀 هنگامی که امام سر از سجده نخست برداشت، آن ملعون با شمشیر زهرآلودش که با هزار دینار آنرا آغشته به زهر ساخته بود، فرق امام را نشانه رفت. درست همان جایی را هدف قرار داد که در جنگ خندق به وسیله شمشیر «عمرو عامری» هدف قرار گرفته بود.
🥀 فرق مبارک امام شکافت. خون سر و صورت امام را رنگین کرد. امام بر چهره به محراب افتاد در حالیکه زمزمهاش این بود:
🥀 «بسم الله و بالله وعلی ملة رسول الله؛ فزت و رب الکعبه» به پروردگار کعبه رستگار و کامیاب شدم.
🥀 آنگاه فریاد زدند که: «به پروردگار کعبه سوگند! ابن ملجم مرا کشت، آن ملعون و آن فرزند یهودیه مرا کشت...»
📕 شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار علیهمالسلام، جلد ۲، صفحه۴۳۰
📕 امام علی علیهالسّلام از ولادت تا شهادت، صفحه ۶۲۸
📕 منتهی الامال، جلد ۱، صفحه ۱۸۳
🏷
#المصیبة_الراتبة
🆔
@mosibatoratebah