🩸شفاعت در قتلگاه🩸 📎 علیه‌السلام 📎 | 🥀 پس یکی از پیادگان آمد تا سر مبارک حضرت را جدا کند. 🥀 امام به او نظری کرد و فرمود: برگرد که کشندهٔ من تو نیستی، حیف است تو را که به آتش جهنم گرفتار شوی... 🥀 آن مرد گریان شد و عرض کرد: یابن رسول‌الله؛ تو با این حال هنوز غم ما را در دل داری؟! 🥀 پس آن شمشیر که برای کشتن امام کشیده بود در دست جنبانید و دوان دوان نزد امیر اهل ظلم و طغیان، عُمَر آمد. 🥀 عمرسعد گفت: آیا کار حسین علیه‌السلام را تمام کردی؟! 🥀 آن مرد گفت: آمده‌ام تا کار تو را تمام کنم، پس شمشیر را حواله عمر کرد! 🥀 خادمان عمر او را گرفتند؛ او رو به جانب امام کرد و عرض نمود: یابن رسول‌الله شاهد باش که در کوی محبت تو کشته می‌شوم! 🥀 امام فرمود: خوشحال باش که ما تو را شفاعت خواهیم کرد! 🥀 پس یاران عمر سر آن سعادتمند را از بدن جدا کردند. 📕 مقتل ، صفحه ۱۳۳ 🏷 🆔 @mosibatoratebah