🍃 آقا علیرضای احمدی روشن،
در حال بستهبندی بستههای غذایی ویژه نیازمندان
🍃 دعای پدرت بدرقهی راهِ همه جهادگران و اهالیِ رسیدگی به محرومین
🌷(آقا مصطفی) خیلی اهل رسیدگی به خانواده های محروم بود.
یادم است خوابگاه که بودیم، یک شب گفت:« بریم یه جایی. می خوام یه چیزی نشونت بدم.»
🌷دست ما را گرفت، برد خرابه. یک در درب و داغانی بود که بسته نمی شد؛ با ورق های آهنی درست کرده بودند. مصطفی در زد و یاالله گفت.
🌷خانمی با سه چهار تا بچهی قد و نیم قد آمد دم در. تا مصطفی را دید، سلام و علیک گرمی کرد و کلی عزت و احترام گذاشت.
مصطفی از مدت ها قبل این خانواده را شناسایی کرده و تحت حمایت خودش گرفته بود. او دانشجو بود، درآمدی نداشت.
🌷بعدها شنیدم وقتی حقوق بگیر شده بود، کمک هایش وسعت پیدا کرده بود.
همکارانش می گفتند؛ "در شهرستانی که کار می کرد، یک سری خانوادهی فقیر شناسایی کرده، تحت پوشش گرفته بود."
🍃به نقل از دوست شهید
🍃منبع: کتاب من مادر مصطفی (با تلخیص)
@mostafaahmadiroshan