💠ترس از سخن‌ چین 💧روزی هارون‌ الرّشید مقداری لباس از جمله یک جبّه قدیمی زرباف و مقداری پول به علیّ بن یقطین هدیه کرد. علیّ‌ بن یقطین هم که از شیعیان واقعی بود و به دستور امام موسی‌ بن جعفر(ع) در دربار خلیفه به کار مشغول شده بود، هدیه‌ ها و مقداری پول را به عنوان خمس به خدمت امام علیه السلام فرستاد. امام پول‌ ها و لباس‌ ها را قبول کرد ولی جبّه قیمتی را برای علیّ بن یقطین فرستاد و طیّ نامه‌ ای به او فرمود که جبّه را نزد خود نگه‌ دار که به زودی به آن نیازمند خواهی شد. 💧چند روز بعد علیّ‌ بن یقطین به یکی از غلامانش خشمگین شد و او را برکنار کرد و او هم برای تلافی چون از جریان هدایا با اطّلاع بود، پیش هارون‌ الرّشید رفت و سخن‌ چینی کرد که علیّ‌ بن یقطین هدیه‌ های شما را برای موسی بن جعفر(ع) فرستاده است. 💧هارون خشمناک شد و غلامی را برای تفحّص به خانه علیّ بن یقطین فرستاد. وقتی جبّه را آنجا یافت، خشمش فرو نشست و دستور داد به علیّ‌ بن یقطین جایزه دهند و به سخن‌ چین هزار تازیانه بزنند. در حدود پانصد تازیانه زده‌ بودند که از دنیا رفت. 📚 📗 📫 خرید از یاران شاپ: https://shop.mouood.com/kashkul/ طاقچه: https://taaghche.com/book/27930/%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D9%87-%D9%86%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D9%86 فراکتاب: faraketab.ir/book/14879-سیره-نیکان کتابراه: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D9%87-%D9%86%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D9%86/book/29934 @mouood_org