اگر خوب به حدیث دقت کنیم، می فهمیم که دین، سختی کار زن در دوران بارداری را می‌بیند. معادل قرار دادن دوران بارداری با جهادی که با جان و مال در راه خدا انجام می‌شود، شاهد خوبی برای این ادعاست. از دوران بارداری که بگذریم، به زمان وضع حمل می‌رسیم: و هنگامی که فرزندش را به دنیا می‌آورد به او گفته می‌شود گناه تو بخشیده شد پس عمل را از نو آغاز کن. کسی که از کنار گناهانش به راحتی می‌گذرد، از کنار عوامل بخشیده شدن گناهان هم به راحتی عبور می‌کند. این قسمت از حدیث برای کسی انگیزه بخش است که در برابر خدا حتی اگر یک گناه هم داشته باشد، احساس سنگینی کند. وقتی خدا از زندگی حذف شد و انسان به جای او نشست، گناه می‌شود مخالفت با فرمان نفس. باور کنید که این، مبالغه نیست. یادتان هست که وقتی خانم وندی شلیت، کتاب "بازگشت به عفاف" را منتشر کرد که تلاشی برای دفاع از عفاف بود چه برخوردی با او شد؟می خواهید بخشی از متن را که خود او در این باره نوشته بود باز تکرار کنم ؟ "از نظر برخی از متولدان دوران افزایش زاد و ولد، حفظ عفاف از زنای محسنه بسیار بدتر است. من با زحمت و زیر بار سنگین داغ ننگ دفاع از عفاف، به راه خود ادامه دادم......" به نظرم این جمله ها شاهد خوبی باشد که من در ادعای خودم مبالغه نکرده‌ام.