دلش راهی کربلا بود و با حسرت و دلتنگی می‌گفت: «امسال جاماندیم از پیاده‌روی اربعین». از زائران حرم التماس دعا داشت. با سینه‌ای از شور عشق حسینی در دل نجوای هر روز بعد نمازش را این روزها بیشتر تکرار می‌کرد: «السلام و علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)». نام سالار شهیدان که می‌آمد دست تعظیم بر سینه می‌نهاد؛ اشک در حلقه چشم‌های معصومش می‌درخشید. سجاد و محمدجواد، دو پسرش را هم با عشق و ارادت آقا امام حسین (ع) و ائمه اطهار و اعتقاد به دین و معرفت بزرگ کرد. همیشه می‌گفت: «آبروی ما و داروندارمان از عشق به شریعت محمدی و ولایت است». با آنکه این روزهای عزیز، افتخارش خدمت به زائران اربعین بود با پای دل راهی حرم شد و گویی سرور آزادگان، اباعبدالله علیه‌السلام ندای درونی‌اش را شنید و دعایش را برآورده کرد که می‌گفت: «الهی عاقبت بخیری نصیب‌مان کن». اربعین فصلی از شکفتن است، زائران آرام وارد حرم نمی‌شوند و بی‌قرار رسیدن به حریم عاشقی هستند و شهید امنیت با بال‌های گشوده در اوج، طواف گنبد نورانی کربلا کرد. سرگرد «داود صبوری» در مسیر قدس برقراری نظم و امنیت و مقابله با قاچاقچیان شرور به فیض عظیم شهادت نائل آمد و نامش افتخار و عزت این سرزمین شد. شهید داود صبوری در روز 1402/6/9 مجروح و در روز1402/6/10 به درجه رفیع شهادت نائل گردید.» 📎 روابط عمومی‌کانون فرهنگی هنری شهید محمدیانی شهرستان سبزوار 🥀روابط عمومی موزه شهدا شهرستان سبزوار 🔷موزه شهدا در ایتا @mozeshohada 🔰 کانون فرهنگی شاهد سبزوار 🔶 کانون شهید محمد یانی ایتا @kanon_shahid_mohammadyani2