🔰یک تحلیل از زاویه ای دیگر
🔸بمناسبت سالروز شهادت حاج قاسم
🔹قسمت دوم
بی شک قهرمانان بسیار وجود دارند که البته یک ابرقهرمان را در بین خود می بینند. ابرقهرمانی که یک جهان مدیون وی است. همان جهانی که از آن آینده محتوم گریخته است. حاج قاسم سلیمانی نامی است که در بین همه این قهرمانان می درخشد. ابرمردی که نه فقط امنیت و استقلال امروز ایران بلکه حتی تداوم وجود موجودیتی به نام ایران، محصول مجاهدت های او و همرزمانش است.
به همین دلیل است که رهبر انقلاب در جمع خانواده شهید، شهادت سردار سلیمانی را واقعه ای تاریخی می خوانند و به نقش شهید در شکست نقشه های آمریکا در عراق و سوریه اشاره می کنند. اگر آمریکا در عراق و سوریه زمینگیر نشده بود و اگر اسراییل در لبنان و غزه شکست نخورده بود، هیچ معلوم نبود اکنون در نقشه های جغرافیایی، خطوط مرزی این منطقه چگونه ترسیم شده باشد.
اگر به گروه های تکفیری همانند داعش اجازه داده شده بود تا در زمین آمریکا و اسراییل بازی کرده و نقشه جایگزین این دو کشور را برای امپراتوری جهانی به اجرا درآورند و اگر به قول لئون پانتا وزیر دفاع آمریکا، نابودی داعش می خواست بیست تا سی سال طول بکشد! و اگر این تکفیری های وهابی می توانستند بر عراق و سوریه حکمفرما شوند، الان هیچ معلوم نبود مردم این منطقه در چه حال و روزی زندگی می کنند و چقدر سرنوشتی مشابه زنان و مردان کرد و ایزدی پیدا کرده اند!
این روزها که ملت ما سلیمانی هایی ندارد که اقتصادش را هم، همچون سیاست و امنیت اش اداره کنند و در نتیجه در فشار و مضیقه است. فراموش نکنیم که حتی همین توانایی مان را برای اعتراض را هم مدیون قاسم سلیمانی ها هستیم. که اگر ایشان نبودند، شاید اکنون ایرانی نبود که بخواهیم از مسئولانش و از اقتصادش انتقاد کنیم. خیلی خوب است ملتی آنقدر آرمانگرا باشد که شرایط مرفه ترین ملت های جهان را از مسئولانش طلب کند ولی به شرط آنکه آنقدر هم واقع گرا باشد که در محاسباتش، واقعیت های تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی خویش را نادیده نگیرد و به شرط آنکه نیمه پر لیوان را هم ببیند.
ترور بزدلانه و ناجوانمردانه سردار سلیمانی، زخم بزرگی بر پیکره ملت ایران بود ولی ملت های بزرگ از همین زخم ها سربرآورده اند. به شرط آنکه نه قهرمانانشان را فراموش کنند و نه راه و مرام ایشان را. حاج قاسم یادت گرامی و راهت پر رهرو باد.