روزی، حاكم بهلول را احضار ڪرد و گفت: خوابی دیده‌ام، می‌خواهم تعبیرش كني بهلول گفت: چیست؟ حاڪم گفت: خواب دیدم به جانور ترسناڪی تبدیل شده‌ام و نعره زنان به اطراف خود هجوم می‌برم و آنچه از خرد و كلان در سر راه خود می بینم درهم ميشكنم و می‌بلعم. بگو تعبیرش چیست؟ بهلول گفت: ای حاكم آنچه كه تو گفتی واقعیت است و من تعبیر واقعیت ندانم، من فقط خواب تعبیر می كنم...