هدایت شده از الشیخ الرئیس
در راه مشهد شاه_عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان ڪند!! به شیخ_بهایے ڪه اسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی‌عرضه است اسبش دائم عقب می‌ماند. شیخ_بهایے گفت: ڪوهے از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان ڪشش اینهمه عظمت را ندارد. ساعتے بعد عقب ماند، به میرداماد گفت: این شیخ_بهایے رعایت نمیڪند، دائم جلو می‌تازد. میرداماد گفت: اسب او از اینڪه آدم بزرگے چون شیخ بهایے بر پشتش سوار است سر از پا نمی‌شناسد و میخواهد از شوق بال در آورد. این است رسم رفاقت... در غیاب یڪدیگر حافظ آبروے هم باشیم... اللهم عجل لولیک الفرج 🙏