🍃خاطرات شهید علی  خلیلی از زبان استادش حجت الاسلام بهنام حشمدار..      قرار بود با علی بریم سازمانی که میخواستن از او تقدیر کنند.تقدیر که نشد هیچ به او بی احترامی هم شد..وارد ماشین شدیم من به علی گفتم علی جان شرمنده ام، اینها گفته بودن میخواهیم از یک جانباز فرهنگی تقدیر کنیم.علی گفت: مگه برای اینا رفته بودم ، بی خیال حاجی.. این روحیه علی ، این بی توقع بودن و بی منت کار کردن علی ، افضل الفضائل علی بود.   بعد از مدتی ،وقتی حالش یک کمی بهتر شده بود ازش پرسیدم علی فکر نمیکردی در اون شرایط اتفاقی بیفته؟ چاقو بکشند!! با قاطعیت جواب داد چرا میدونستم. ولی حاجی نمیتونستم نرم.. علی همیشه برای هرکاری با من مشورت می کرد اما اون شب صدای کمک خواستن دو خانم را که شنیده بود نتونسته بود تحمل کند.  علی فوق العاده با حیا، شجاع و با ادب بود 👉 @mtnsr2