نم باران به زمین خورد و فراوانی شد
کوچه سرمست از این نعمتِ ارزانی شد
ابر بارید و زمین خیس شد از عشق و امید
آنچه هرگز تو ندیدی و نمیدانی شد!
بارش عشق کنون هدیه ی لبخند خداست
اینچنین خنده بر این خاطره، زندانی شد
زندگی با همه ی روی بدش، خوش رو شد
شهر لبریــــــــز از آهنگ خراسانی شد
رقصِ باد و نفَس یار در اسفند دمید
فصل شاعرشدن و فصل غزلخوانی شد
چتر احساس من از بارش باران خیس است
حاصلش شعر قشنگی ست ، که میخوانی شد
#صفيه_قومنجانی
🍃🌸JOIN👇
@nabzeghalam