راهی نمانده است به جز پرکشیدنم بی بال مانده باز خیال پریدنم نشکفته بال و پر به سر شانه های من از این قفس به دور تن خود تنیدنم آغوش بسته است به رویم اقاقیا راضی است آسمان به همین دانه چیدنم مانند جغد شوم میان خرابه ها پرهیز میکنند همه از شنیدنم شاید خدا به یمن قدوم مبارکم اندوه آفریده پس از آفریدنم شکر خدا که گاه کلاغی خبررسان در انتظار مرگ میاید به دیدنم °‌‌‎‎‎‎•♡•━━━❥❤❥━━━•♡•° ‌‌‎‎‎‎♤❥☕️•[ @nabzeshgh ]• ✯ ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 @nabzeshgh ╰─► ♥️ℒℴνℯ🦋 نبض عشق ‌‌ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍ ‌‌‎‌‌‌‎‌