یکی‌میگفت؛ :) شب‌اول؛ رفتن‌هتل ؛🖐🏻:) بین‌الحرمین . . . ماهم‌رفتیم. ؛ دیدم‌دخترم‌نیست! نبود؛) ! نشست‌همونجاتاصبح‌‌شایدپیداشد؛ . . . نیومدمنم‌‌عصبی‌شدم؛ رفتم‌حرم‌حضرت‌عباس ؟! من‌الان‌جواب‌زنم‌چی‌بدم؟! .‌ . دراتاق‌که‌بازکردم؛ توی‌بغل‌همسرم‌خوابیدهシ ؟! گفت:دیشب‌یه‌آقایی‌اوردش‌.‌.. ؛ ازش‌پرسیدم‌کی‌آوردتت‌اینجا؟! . بهم‌گفت‌به‌بابات‌بگو؛ 💔؛) نمیزارم‌دیگه‌کسی‌شرمنده‌زن‌وبچش !.؛)