🔰
ملاصدرا در نگاه علمای معاصر
▫️ملاصدرا در فرمایشات مقام معظم رهبری حفظهالله؛
▫️مكتب فلسفى صدرالمتألّهين همچون شخصيت و زندگى خود او، مجموعهاى در هم تنيده و به وحدت رسيده چند عنصر گرانبها است. در فلسفه او از فاخرترين عناصر معرفت يعنى عقل منطقى و شهود عرفانى و وحى قرآنى در كنار هم بهره گرفته شده و در تركيب شخصيّت او تحقيق و تأمّل برهانى و ذوق و مكاشفه عرفانى و تعبّد و تديّن و زهد و انس با كتاب و سنّت، همه باهم دخيل گشته و در عمر علمىِ پنجاهساله او رحلههاى تحصيلى به مراكز علمى روزگار، با مهاجرت به كهك قم براى عزلت و انزوا، و با هفت نوبت پياده احرامىِ حج شدن، همراه گرديده است. همانگونه كه فلسفه صدرايى كه خود او به حق آن را حكمت متعاليه ناميده در هنگام پيدايش خود، نقطه اوج فلسفه اسلامى تا زمان او و ضربهاى قاطع بر حملات تخريبى مشكّكان و فلسفه ستيزان دورانهاى ميانه اسلامى بوده است. امروزه پس از بهرهگيرى چهار صدساله از تنقيح و تحقيق برجستگان علوم عقلى، و نقد و تبيين و تكميل در حوزه هاى فلسفه، و وَرز يافتن با دست تواناى فلاسفه نامدار حوزههاى علمیه به ويژه در اصفهان و تهران و خراسان، نه تنها استحكام بلكه شادابى و سرزندگى مضاعفى گرفته و میتواند در جايگاه شايسته خود در بناى فرهنگ و تمدن، بايستد و چون خورشيدى در ذهن انسانها بدرخشد و فضاى ذهنى را تابناك سازد.
مكتب فلسفى صدرالمتألّهين همچون همه فلسفه ها در محدوده مليت و جغرافيا نمیگنجد و متعلق به همه انسانها و جامعهها است. همواره همه بشريت به يك چهارچوب و استخوانبندى متقن عقلانى براى فهم و تفسير هستى نيازمندند. هيچ فرهنگ و تمدنى بدون چنين پايه مستحكم و قابل قبولى نمیتواند بشريت را به فلاح و استقامت و طمأنينه روحى برساند و زندگى او را از هدفى متعالى برخوردار سازد. و چنين است كه به گمان ما فلسفه اسلامى به ويژه در اسلوب و محتواى حكمت صدرايى، جاى خالى خويش را در انديشه انسان اين روزگار می جويد و سرانجام آن را خواهد يافت و در آن پابرجا خواهد گشت.
پيام به كنگره بزرگداشت صدر المتألّهين، ص۱۸، اول خردادماه ۱۳۷۸
▫️ فلسفه اسلامى، پايه و دستگاهى بوده كه انسان را به دين، خدا و معرفت دينى نزديك می كرده است. فلسفه براى نزديك شدن به خدا و پيدا كردن يك معرفتِ درست از حقايق عالم وجود است؛ لذا بهترين فلاسفه ما - مثل ابن سينا و ملّا صدرا - عارف هم بوده اند. اصلًا آميزش عرفان با فلسفه در فلسفه جديد - يعنى فلسفه ملّا صدرا - به خاطر اين است كه فلسفه وسيله و نردبانى است كه انسان را به معرفت الهى و خدا می رساند؛ پالايش میكند و در انسان اخلاق به وجود میآورد. ما نبايد بگذاريم فلسفه به يك سلسله ذهنيّات مجرّد از معنويت و خدا و عرفان تبديل شود. راهش هم تقويت فلسفه ملاصدراست؛ يعنى راهى كه ملاصدرا آمده، راه درستى است. آن فلسفه است كه انسان را وادار میكند هفت سفر پياده به حج برود و به همه زخارف دنيوى بىاعتنايى كند. البته نمىخواهيم بگوييم هركس در اين دستگاه فلسفى قرار نداشته باشد، اهل دنياست؛ نه، اما اين راه خوبى است. راه فلسفه بايد راه تديّن و افزايش ارتباط و اتّصال انسان به خدا باشد؛ اين را بايد در آموزش فلسفه، در تدوين كتاب فلسفى، در درس فلسفى و در انجمن فلسفه - همين كه به آن اشاره شد - رعايت كرد. اهل فلسفههایى كه ما قبلًا ديده بوديم، همه همينطور بودند؛ كسانى بودند كه از لحاظ معنوى و الهى و ارتباطات قلبى و روحى با خداوند، از بقيه افرادى كه در زمينه هاى علمىِ حوزه كار مى كردند، بهتر و زبدهتر و شفّافتر بودند.
بيانات در ديدار گروهى از فضلاى حوزه علميه قم، سال ۱۳۸۲
▫️در فلسفه، ملاصدرا، بزرگترين فيلسوف همه تاريخ فلسفه اسلامى، متعلّق به زمان صفويه است. ميرداماد، مربوط به زمان صفويه است. فيض كاشانى عارف معروف مربوط به زمان صفويه است. لاهيجى متكلّم و فيلسوف معروف متعلّق به زمان صفويه است.
بيانات در جمع دانشجويان دانشگاه تهران، سال ۱۳۷۷
#ملاصدرا
#مقام_معظم_رهبری
💢موسسه آموزشی پژوهشی نفحات
Https://eitaa.com/nafahat_eri