📚 داستانهایی از دفاع مقدس
تک تيرانداز را صدا زدم؛
گفتم:
«اوناهاش،
اونجاست،
بزنش!»
اسلحهاش را برداشت،
نشانه گرفت،
نفسش را حبس كرد،
ولی ناگهان اسلحهاش را پايين آورد!
گفتم:
«چرا نزدی؟»
گفت:
《داشت آب میخورد.💦 💦
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
👆📷
#تک_تیرانداز
جاده فاو - ام القصر
اسفند ماه 1364
تک تیرانداز گردان
حامی:
🌹 اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است 👇یاد شهدای غواص دست بسته
کانال🌹175نفر🌹
@nafar175
دعوت کنید
آدرس رانشر دهید