وای چه خبره داخل کوچه میرسعید
از اسمان و زمین
هرکدام برای خود نجوای دارند
ولی نجوای اسمانی
خندان وخوشحالیه
چقدر میرسعید خاطرخواه دارد
درآسمان
ما نمی فهمیم. لکن لا تشعرون
توکوچه هریک ازبستگان
نالان و گریان
ودوستانش گردنشان کج
زانوغم به بغل
گرفتن.
از یک طرف دنبال امبولانس میدوند
دست میزنند
برید کنارداماد امده
من که گیج ومبهوت ماندم
بین زمین واسمان نگاهم مات ومبهوت و
از اسمان 👇
بشنوید